existence | استی | هستی
اَستی | asti || هَستی | hasti
هستى، وجود، زيست موجوديت، زندگى، بايش
(روانشناسى)وجود
(فقهى)وجود
(روانشناسى)وجود
(فقهى)وجود
Narcis
- بودن، بودش، هستش، وجود، هستى، بودگارى
- زندگى، زيست، موجوديت
- وجود داشتن
- فرد، موجود، زيستمند، جاندار
Aryanpur