monitoring | مانیتارش
مانیتارِش | mānitāreš
ديده بانى
(روانشناسى)بازبينى، نظارت
(علومنظامى)استراق سمع كردن، رله كردن اخبار و پيامها
(زيستشناسى)فرابينى، فرانگرى
(روانشناسى)بازبينى، نظارت
(علومنظامى)استراق سمع كردن، رله كردن اخبار و پيامها
(زيستشناسى)فرابينى، فرانگرى
Narcis
- ناصح، پندآموز، هشدار دهنده، هشدارگر، توصيه كننده، مشاور، رايزن
- (كلاس درس) مبصر، ارشد كلاس
- آژير، آژيرگر، دستگاه كنترل، واپادگر، مانيتور
- (جانورشناسى) بزمجهى آژيرگر (تيرهى eadinaraV كه درشت و ماهىخوار هستند و مىگويند حضور سوسمار را آگاهى مىدهند)
- كشتى جنگلى زرهى (با عرشهى صاف و كم ارتفاع و توپهاى سنگين در برجهاى متحرك)
- (به ويژه در آتش نشانى) آب افشان (كه آب را با فشار به طرف دلخواه مىافشاند)، آبفشان، سر لولهى فشارى
- (كسى كه براى گردآورى آگهگان سياسى يا نظامى و غيره به راديوها و مكالمات تلفنى كشور خارجى مرتبا گوش مىدهد) خبرنيوش، مستمع خفيه
- خبرنيوشى كردن
- (ماشينآلات يا هواپيما يا موشك و غيره) دستگاه كنترل و تنظيم، واپادگر
- (كار ماشين آلات يا هواپيما يا موشك و غيره را) كنترل و تنظيم كردن، واپادكردن
- (دستگاه سنجش ميزان آلودگى راديو اكتيو) دستگاه تابش سنج، تابش نما
- (با اين دستگاه) تابش سنجى كردن
- (راديو و تلويزيون و غيره - بلندگو يا گيرندهى اتاق كنترل كه با آن خوبى و صافى صدا يا تصوير را وارسى مى كنند) دستگاه بازشنود، دستگاه بازبينى
- (با اين دستگاه) بازشنود كردن، بازبين كردن، واپاد كردن
Aryanpur