memory | مماره | مموره

معنی memory به فارسی

مینیگ/ معنی memory به فارسی Memory به معنای “حافظه” یا “یاد” است و به توانایی ذخیره و بازیابی اطلاعات، وقایع، یا تجربیات در ذهن یا دستگاه‌های الکترونیکی اشاره دارد. در اینجا ما برای واژه memory، برابر و معادل “مموره/ مِمُره/ memoré” یا “مماره/ مِماره/ memāré”  را از بر پایه بازسازی واژه “میمَرَ/mimara” اوستایی پیشنهاد داده ایم. استاد ملایری در فرهنگ خود واژه بَرم را پیشنهاد داده است.

memory /  برم   / barm
Fr.: mémoire

1) The faculty of the mind to preserve and recall past sensations, thoughts, knowledge, etc.
2) In computers and recording instruments, any device into which information can be introduced and later extracted.

M.E. memorie, from L. memoria, from memor “mindful, remembering;” cf. Gk. mermera “care,” merimna “anxious thought, sorrow,” martyr “witness;” Pers. šomârdan “to count;” Mid.Pers. ôšmârtanôšmurtan “to reckon, calculate, enumerate, account for;” from Av. base (š)mar- “to have in mind, remember, recall,” pati-šmar- “to recall; to long for,” hišmar-; Skt. smar- “to remember, become aware,” smarati “he remembers.”

Barm “memory,” variant bar (az bar kardan “to memorize”), bir, vir, from Mid.Pers. varm “memory,” variants vir, vârom “mind, conscience;” from Av. vārəma, vārəm “according to one’s wishes,” from var- “to choose.”

آوانویسی memory | مماره | مموره

  • مموره | مِمُرِ | memoré
  • مماره| مِمارِ | memāré

تعریف memory از دیکشنری مایکروسافت (Microsoft Dictionary):

Memory (n.)
یک دستگاه برای ذخیره‌سازی و بازیابی اطلاعات است. به‌صورت کلی، حافظه می‌تواند به ذخیره‌سازی خارجی مانند درایوهای دیسک یا نوار اشاره داشته باشد؛ اما در استفاده معمول، به حافظه اصلی کامپیوتر اشاره دارد، که یک ذخیره‌سازی سریع نیمه‌رسانا (RAM) است و مستقیماً به پردازنده متصل است.

مفاهیم مرتبط:

  • Core: حافظه هسته‌ای
  • EEPROM: حافظه قابل برنامه‌ریزی و پاک‌کردن الکتریکی
  • EPROM: حافظه قابل برنامه‌ریزی و پاک‌کردن با نور
  • Flash Memory: حافظه فلش
  • PROM: حافظه فقط خواندنی قابل برنامه‌ریزی
  • RAM: حافظه دسترسی تصادفی
  • ROM: حافظه فقط خواندنی

مقایسه:

  • Bubble Memory: حافظه حبابی
  • Mass Storage: ذخیره‌سازی حجیم

نقش و کاربرد

به عنوان اسم (Noun):

در این تعریف، memory به عنوان اسم استفاده می‌شود و مفاهیم مختلفی از جمله حافظه اصلی (RAM) یا ذخیره‌سازی خارجی را در بر می‌گیرد.

نمونه جمله:

  1. Main Memory (RAM):
    • “The computer’s memory is crucial for running applications smoothly.”
      (مماره/ مموره/مموری/حافظه رایانتور/کامپیوتر برای اجرای روان برنامه‌ها حیاتی است.)
  2. External Storage:
    • “External drives provide additional memory for data storage.”
      (درایوهای خارجی مموره/ مماره/مموری/حافظه افزوده برای ذخیره داده‌ها فراهم می‌کنند.)

تعریف memory بر پایه فرهنگ رایانتور آکسفورد (Oxford Dictionary of Computing):

Memory
یک دستگاه یا محیطی که می‌تواند اطلاعات را برای بازیابی بعدی نگهداری کند. این واژه مترادف با “storage” (ذخیره‌سازی) و “store” (محل ذخیره) است، اگرچه معمولاً به ذخیره‌سازی داخلی یک کامپیوتر اشاره دارد که می‌تواند مستقیماً توسط دستورات عملیاتی آدرس‌دهی شود.

مفاهیم مرتبط:

  • Storage: ذخیره‌سازی
  • Store: محل ذخیره‌سازی
  • Internal Storage: ذخیره‌سازی داخلی

نقش و کاربرد

به عنوان اسم (Noun):

این تعریف از memory به عنوان یک اسم اشاره به دستگاه یا محیطی دارد که اطلاعات را ذخیره و بازیابی می‌کند، به‌ویژه حافظه داخلی کامپیوتر.

نمونه جمله:

  1. Internal Memory:
    • “The computer’s internal memory determines how many programs it can run simultaneously.”
      (مماره/ مموره/مموری/حافظه هندرین/داخلی کامپیوتر تعیین می‌کند که چند برنامه به طور همزمان قابل اجرا هستند.)
  2. Synonym for Storage:
    • “The new hard drive provides ample memory for all our files.”
      (هارد نو مماره/ مموره/مموری/حافظه کافی برای تمام فایل‌های ما فراهم می‌کند.)

نقش‌ها و کاربردهای “memory”

1. اسم (Noun)

Memory به عنوان اسم استفاده می‌شود و به معنای توانایی ذخیره و به یادآوردن اطلاعات یا یادآوری تجربیات است.

  • کاربردها:
    • برای توصیف توانایی ذهن انسان یا حیوانات در ذخیره و بازیابی اطلاعات.
    • برای اشاره به فضای ذخیره‌سازی داده‌ها در دستگاه‌های الکترونیکی (مانند کامپیوتر).

نمونه جمله‌ها:

  1. Human Memory:
    • “She has an excellent memory for names.”
      (او مماره/ مموره/حافظه‌ی پَهلومی(pahlomi)/فوق‌العاده‌ای برای نام‌ها دارد.)
  2. Computer Memory:
    • “The computer has 16GB of memory.”
      (این رایانتور/کامپیوتر ۱۶ گیگابایت مموره/ مماره/مموری/حافظه دارد.)

2. صفت (Adjective)

گرچه “memory” معمولاً به عنوان صفت استفاده نمی‌شود، اما می‌تواند در ترکیباتی مثل “memory card” یا “memory loss” به صورت توصیفی ظاهر شود.

نمونه جمله‌ها:

  1. Memory Card:
    • “I need to buy a new memory card for my camera.”
      (من باید یک کارت مموره/ مماره/مموری/حافظه‌ی جدید برای دوربینم بخرم.)
      (من باید یک مموره/ مماره /مموری کارت نو برای دوربینم بخرم.)
  2. Memory Loss:
    • “Memory loss can be a symptom of aging.”
      (از دست دادن مموره/ مماره/حافظه می‌تواند یکی از نشانه های پیری باشد.)

خلاصه

واژه “memory” عمدتاً به عنوان اسم استفاده می‌شود، اما در ترکیبات خاصی به صورت توصیفی نیز ظاهر می‌گردد.

ریشه شناسی مموره/مماره

واژه مموره/ممارi برگرفته از بنواز اوستایی “مَر/mar” >  شمردن، بیاد آوردن، شمارش کردن، رسیدگی و تراز کردن/to remember, to reckon, to adjust an account; to recite  است. ,واژه مماره/مموره از دو بخش [ممار/ممور + پسوند “ه”] ساخته شده است. در فرهنگ اوستایی بارتلومه واژه “میمَرَ/mimara” برگرفته از بنواژ “مر/mar” به مینیگ “آگاه، memor لاتین > mindful، remembering” می باشد. در بازنمود این واژه به دگرگونی تاریخی واج‌ها در زبان پارسی نگاه شده است. در دگرگونی a به ā، می توان نمونه های گوناگونی یافت که در اینجا چند نمونه از برگه 24 نبیگ واج‌شناسی تاریخی زبان فارسی مهری باقری را آورده ایم.

در پاره‌ای از واژه‌ها که ریخت باستانی آنها دارای مصوت a می‌باشد، در دوره میانه و نو بدل به ā می‌شود. همچنین دگرگونی”شمَردن” به “شماردن” هم از جمله گواهان تاریخی است.


جدول:

اوستایی پارسی میانه پارسی نو
apuðratanu āpustan ābestan
pañcadaśa pānzdah pānzdah
masya māhīg māhī
upaka apāk/abāg abā/bā
yavētāt yāvēt jāvīd
yuvan- yuvān javān

همچنین برپایه برگه 19 از نبیگ واج‌شناسی تاریخی زبان پارسی مهری باقری، در پارسی نو می بینیم که واج a می تواند به o دگرگونی یابد.  الگوی زیر نشان‌دهنده دگرگونی واجی مرتبط با آوای “a” در نزدیکی حروف لبی (ب، پ، م) به آوای “o” است. همچنین دگرگونی”شمَردن” به “شمُردن” هم از جمله گواهان تاریخی است. در نمودار زیر، نمونه‌های تبدیل “a” به “o” بر اساس تصویر ارائه‌شده آورده شده است:

پارسی باستان پارسی جدید توضیح
bartanaiy bordan تغییر “a” به “o” در کنار حرف “b”
bavati bovad تغییر “a” به “o” در کنار حرف “b”
vazaraka bozorg تغییر “a” به “o” در کنار حرف “b”
magu moy تغییر “a” به “o” در کنار حرف “m”

در زمینه دگرگونی آوای “i” به آوای “e” در برگه برگه 33 از نبیگ واج‌شناسی تاریخی زبان پارسی مهری باقری می‌بینیم که آوای “i” در پارسی می تواند به “e” برگردد.

پارسی باستان پارسی میانه پارسی نو
pitar- pidar pedar
miθra- mihr mehr
čiθra- čihr čehr
xšaθra- xšvar kešvar

این تغییرات نشان‌دهنده دگرگونی‌های تاریخی و واج‌شناسی زبان فارسی در گذر از دوره‌های باستان به میانه و سپس جدید است.

ریشه شناسی memory

memory (n.)

late 13c., “recollection (of someone or something); remembrance, awareness or consciousness (of someone or something),” also “fame, renown, reputation;” from Anglo-French memorie (Old French memoire, 11c., “mind, memory, remembrance; memorial, record”) and directly from Latin memoria “memory, remembrance, faculty of remembering,” abstract noun from memor “mindful, remembering,” from PIE root *(s)mer- (1) “to remember.”Sense of “commemoration” (of someone or something) is from c. 1300. Meaning “faculty of remembering; the mental capacity of retaining unconscious traces of conscious impressions or states, and of recalling these to consciousness in relation to the past,” is late 14c. in English. Meaning “length of time included in the consciousness or observation of an individual” is from 1520s.

Microsoft® Computer Dictionary (Microsoft Press)

memory n. A device where information can be stored and retrieved. In the most general sense, memory can refer to external storage such as disk drives or tape drives; in common usage, it refers only to a computer’s main memory, the fast semiconductor storage (RAM) directly connected to the processor. See also core, EEPROM, EPROM, flash memory, PROM, RAM, ROM. Compare bubble memory, mass storage.

A Dictionary of Computer Science (Andrew Butterfield, Gerard Ekembe Ngondi etc.)

.
memory A device or medium that can retain information for subsequent retrieval. The term is synonymous with storage and store, although it is most frequently used for referring to the internal storage of a computer that can be directly addressed by operating instructions.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا