activate | اکتاندن | کرتاندن | ورزاندن
معنی activate به فارسی
معنی activate به فارسیT فعال کردن، راهاندازی کردن یا به کار انداختن است.”activate” به عملی گفته میشود که در طی آن چیزی از حالت غیرفعال یا غیرفعلی به حالت فعال، عملیاتی یا قابل استفاده تبدیل میشود. ما در این بخش 3 کارواژ اکتاندن، کرتاندن و ورزاندن را پیشنهاد می دهیم. استاد ملایری در فرهنگ اختر فیزیک خود واژه ژیراندن را پیش نهاده است.
1) To induce activity in a system that is static, as in neutron activation of radioactivity.
2) To start the operation of an electrical device.
Activate, verb from → active.
Žirândan, transitive verb from žir, → act.
activate | اکتاندن | کرتاندن | ورزاندن
- اکتاندن | اَکتاندَن | aktāndan | اِکتاندن | ektāndan
- کرتاندن | کَرتاندن | kartāndan | کِرتاندن | kertāndan
- ورزاندن | وِرزاندن | verzāndan | وَرزاندن | varzāndan
تعریف دستوری “activate”
- نوع کلمه: فعل (Verb)
- کارکرد: بهعنوان فعل متعدی به کار میرود، یعنی برای کامل شدن معنای جمله نیاز به مفعول دارد.
کاربردهای مختلف واژه “activate”
- فعال کردن یک دستگاه یا سیستم
- مثال:
You need to activate the alarm system.
باید سیستم هشدار رابیاکتانید/بورزانید/بکرتانید /فعال کنید.
- مثال:
- راهاندازی یک حساب یا نرمافزار
- مثال:
Activate your account by clicking the link.
حساب کاربری خود را با کلیک روی لینک بیاکتانید/بورزانید/بکرتانید /راهاندازی کنید.
- مثال:
- به کار انداختن یک فرایند یا عملکرد
- مثال:
Exercise activates blood circulation.
ورزش جریان خون را میاکتاند/میورزاند/میکرتاند /فعال میکند.
- مثال:
- تحریک یا عملی کردن
- مثال:
The chemical activates the reaction.
این ماده شیمیایی واکنش/بازَکت را میاکتاند/میورزاند/میکرتاند /فعال میکند.
- مثال:
1. فناوری و نرمافزار
- To use this program, you must first activate your license key.
برای استفاده از این برنامه، باید ابتدا کلید مجوز خود را بیاکتانید/بورزانید/بکرتانید /فعال کنید. - The engineer activated the security system to protect the data.
مهندس سیستم امنیتی را برای حفاظت از دادهها، اکتاند/کرتاند/ورزاند /راهاندازی کرد.
2. پزشکی و زیستشناسی
- The drug activates certain enzymes that aid in digestion.
این دارو برخی آنزیمها را که به گوارش یاری میدهند، میاکتاند/میورزاند/میکرتاند /فعال میکند. - Physical activity can activate the release of endorphins in the brain.
فعالیت/اکتایی بدنی میتواند آزاد شدن اندورفین در مغز بیاکتاند/بورزاند/بکرتاند /فعال کند.
3. شیمی و فیزیک
- Heating the catalyst activates its properties, speeding up the reaction.
دما دادن کاتالیزور، ویژگیهای آن را میاکتاند/میورزاند/میکرتاند / فعال میکند و واکنش را تسریع می کند. - In this experiment, light energy is used to activate the photosynthesis process.
در این آزمایش، از انرژی نور برای اکتاندن/کرتاندن/ورزاندن /راهاندازی فرآیند فتوسنتز بهره برده میشود.
4. مهندسی و الکترونیک
- The technician activated the power supply to test the circuit.
تکنسین منبع تغذیه را اکتاند/کرتاند/ورزاند / فعال کرد تا مدار را آزمایش کند. - A small sensor activates the alarm when motion is detected.
یک حسگر کوچک، زنگ هشدار را هنگام تشخیص حرکت میاکتاند/میورزاند/میکرتاند /به کار میاندازد.
5. روانشناسی و علوم رفتاری
- Stress can activate the body’s fight-or-flight response.
استرس میتواند پاسخ جنگوگریز بدن را بیاکتاند/بورزاند/بکرتاند /تحریک کند. - Meditation helps to activate a state of calmness and relaxation in the mind.
مدیتیشن به اکتاندن/کرتاندن/ورزاندن /فعال کردن حالت آرامش و آسودگی در ذهن یاری میدهد.
خلاصه
این جملات نشان میدهند که فعل “activate” در زمینههای مختلف علمی، به معنای فعال کردن، راهاندازی، به کار انداختن یا تحریک کردن به کار میرود و معمولاً بر مفعول اثر میگذارد.
ریشه شناسی اکت
کارواژ گذرا یا متعدی اکتاندن از سه بخش [اکت + ان + دن] ساخته شده است.
ریشه شناسی ورز
کارواژ گذرا یا متعدی ورزاندن از سه بخش [وَرز + ان + دن] ساخته شده است.
ریشه شناسی کرتا
کارواژ گذرا یا متعدی کرتاندن از سه بخش [کرت + ان + دن ] ساخته شده است.