active | اکتا | کرتا | ورزا

معنی active به فارسی

معنی active به فارسی | معنی اکتیو در فارسی فعال و به نوعی کار کن و کوشا می باشد که ما در اینجا دو واژه اکتا | کرتا| ورزا را پیشنهاد داده ایم. استاد ملایری در فرهنگ اختر فیزیک خود واژه ژیرا را پیش نهاده است.

active
  ژیرا، ژیرنده
žirâ, žirande
Fr.: actif

1) Being in a state of action; not quiescent.
2) Functioning or capable of functioning.
3) Marked by vigorous activity.

active | اکتا| کرتا | آرزا

  • اکتا | اَکتا | aktā | اِکتا | ektā
  • کرتا | کَرتا | kartā | کِرتا | kertā
  • ورزا | وِرزا | verzā | وَرزا | varzā

واژه active در زبان انگلیسی به عنوان یک صفت و گاهی به عنوان اسم به کار می‌رود. در فارسی، این واژه معانی مختلفی دارد که با توجه به بافت جمله می‌تواند به “کرتا”، “ورزا”، “فعال”، “پرکار”، “پرانرژی” و “مؤثر” ترجمه شود.

1. صفت (Adjective):

به معنی “فعال” یا “پرانرژی” و “در حال انجام کاری” است.

  • Example: She is very active in social activities.
    • ترجمه: او در فعالیت‌های اجتماعی بسیار اکتا/کرتا/ورزا/فعال است.

2. صفت (Adjective) – در حالت فیزیکی:

برای توصیف فردی که از نظر جسمی پرتحرک یا ورزشکار است.

  • Example: He tries to stay active by exercising regularly.
    • ترجمه: او می کوشد با ورزش منظم اکتا/کرتا/ورزا/فعال بماند.

3. صفت (Adjective) – در حالت اثرگذاری:

به معنای مؤثر یا در حال انجام یک عملکرد.

  • Example: The volcano is still active.
    • ترجمه: آتشفشان هنوز اکتا/کرتا/ورزا/فعال است.

4. اسم (Noun):

در نقش اسم به معنای “حالت فعل معلوم” است که در گرامر انگلیسی به کار می‌رود.

  • Example: In the sentence “She wrote the letter,” the verb is in the active voice.
    • ترجمه: در جمله “او نامه را نوشت”، فعل در حالت معلوم است.

5. کاربرد در گرامر (Adjective) – Active Voice:

در گرامر، فعل active به حالتی اشاره دارد که فاعل کاری را انجام می‌دهد، نه اینکه کاری بر روی او انجام شود.

  • Example: “He eats an apple” is in the active voice.
    • ترجمه: “او یک سیب می‌خورد” در حالت اکتا/کرتا/ورزا معلوم است.

6. کاربرد در علم و تکنولوژی (Adjective):

به معنای “فعال” یا “در حال کارکرد” در زمینه‌های علمی و تکنولوژی.

  • Example: The company has several active projects in development.
    • ترجمه: شرکت چندین پروژه اکتای/کرتای/ورزای/فعال در حال توسعه دارد.

7. کاربرد در ورزش (Adjective):

برای توصیف ورزشکار یا کسی که در فعالیت‌های ورزشی شرکت می‌کند.

  • Example: She is an active member of the tennis club.
    • ترجمه: او هموند اکتای/کرتای/ورزای/فعال باشگاه تنیس است.

بنابراین، active به عنوان صفت به حالتی اشاره دارد که فرد یا چیزی در حال فعالیت، جنبش یا اثرگذاری است، و در نقش اسم نیز به کاربردهای گرامری آن در حالت معلوم اشاره دارد.

 

نمونه جمله با Active

  • فعال بودن در یک گروه یا پروژه
    • She is very active in the local charity group, organizing events and fundraisers.
      او در گروه خیریه محلی بسیار اکتا/کرتا/آورزا/فعال است و به سازمان‌دهی رویدادها و جمع‌آوری کمک‌ها می‌پردازد.
  • شخصی که سرزنده و پرانرژی است
    • Children tend to be more active and energetic than adults.
      کودکان نسبت به بزرگسالان
    • اکتاتر/کرتاتر/ورزاتر/فعال‌تر و پرانرژی‌تر هستند.
  • فعالیت ورزشی
    • He leads an active lifestyle, going to the gym regularly and running every morning.
      او سبک زندگی اکتایی/کرتایی/ورزایی/فعالی دارد و به طور منظم به باشگاه می‌رود و هر صبح می‌دود.
  • در حال حاضر در خدمت یا استفاده بودن (برای وسیله)
    • The active train line connects the city center to the suburbs.
      خط راه‌آهن اکتا/کرتا/ورزا/فعال، مرکز شهر را به حومه متصل می‌کند.
  • درگیر شدن به طور فعال در یک بحث یا جلسه
    • She remained active throughout the meeting, asking questions and sharing ideas.
      او در طول جلسه اکتا/کرتا/ورزا/فعال بود و سوالاتی می‌پرسید و ایده‌های خود را به اشتراک می‌گذاشت.
  • یک منطقه یا مکان با فعالیت‌های طبیعی، مثل کوه آتشفشان
    • The area has several active volcanoes that attract scientists and tourists.
      این منطقه چندین کوه آتشفشان اکتا/کرتا/ورزا/فعال دارد که دانشمندان و گردشگران را جذب می‌کند.
  • یک ترکیب شیمیایی یا دارویی که خاصیت اثرگذاری دارد
    • This cream contains active ingredients that help reduce wrinkles.
      این کرم حاوی مواد اکتا/کرتا/ورزا/فعال است که به کاهش چین‌وچروک کمک می‌کند.
  • در حالت روشن یا فعال برای دستگاه یا نرم‌افزار
    • Is the Wi-Fi connection still active on your phone?
      آیا اتصال وای‌فای در گوشی شما هنوز اکتا/کرتا/ورزا/فعال است؟
  • نقش فعال در فرآیند یا رویداد
    • He plays an active role in decision-making at the company.
      او در فرآیند تصمیم‌گیری شرکت، نقش 
    • اکتایی/کرتایی/ورزایی/ فعالی ایفا می‌کند.
  • در دستور زبان: فعل‌های معلوم یا دارای فاعل مشخص
    • In this sentence, the verb is in the active voice, meaning the subject is performing the action.
      در این جمله، فعل به صورت اکتا/کرتا/ورزا/معلوم است، یعنی فاعل در حال انجام عمل است.

ریشه شناسی اکت

واژه اکتا به معنی فعال از دو واژ [اکت + ا (اک/اگ)] ساخته شده است.

ریشه شناسی ورز

واژه ورزا به معنی فعال از دو واژ [وَرز + ا (اک/اگ)] ساخته شده است.

ریشه شناسی کرتا

واژه کرتا به معنی فعال از دو واژ [کرت + ا (اک/اگ) ] ساخته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا